۞ امام محمد باقر (ع):
خداوند دنیا را به دوست و دشمن خود می دهد ، اما دینش را فقط به دوست خود می بخشد.

موقعیت شما : صفحه اصلی » اسلایدر » مصاحبه و گفتگو
  • شناسه : ۳۹۵
  • ۱۶ بهمن ۱۴۰۰ - ۱۷:۱۶
  • ۱۰۶ بازدید
  • ارسال توسط :
شیخ مفید اجتهاد را به معنای واقعی آن برگرداند.
حجت الاسلام حسینی:

شیخ مفید اجتهاد را به معنای واقعی آن برگرداند.

بنابراین شیخ مفید شروع یک حرکت زیبایی است که نه مانند استادش شیخ صدوق جمود بر نص داشت که در آن تفکر و اجتهاد صورت نگرفته و رد فرع بر اصل انجام نشود، و نه مثل استاد دیگرش ابن جنید آنقدر درب را باز بگذارد که قیاس و اجتهادهای بی مبنا و بی استناد هم راه پیدا کند.

به طور قطع شیعه و حوزه های علمیه شیعه امروزه هرچه دارند مرهون مجاهدت و تلاش های بزرگان شیعه در حفظ معارف اهل بیت (ع) و تبیین و ارتقاء علوم و دانش های مرتبط با آن است. از این رو شناخت این بزرگان نه تنها بستری برای الگوگیری و فراگرفتن درس هایی برای طی طریق طلبگی است، بلکه گامی است مهم در شناخت عمیق تر علوم دینی، از این رو سایت مدرسه علمیه امام محمدباقر(ع) در نظر دارد تا در مناسبت ها و فواصل مختلف به معرفی یکی از این بزرگان شیعه بپردازد. برای این منظور با حجت الاسلام و المسلمین مصطفی حسینی به گفتگو پیرامون شخصیت و جایگاه شیخ مفید در فقه شیعه پرداخته ایم.

در ابتدا کمی در مورد شخصیت و جایگاه شیخ مفید در فقه شیعه مقدمه ای بفرمایید.

شیخ مفید از بزرگان دین ما و از جمله مصادیق بارز این حدیث شریف از امام حسن عسگری (ع) هستند که حضرت می فرمایند: «فاما من کان من الفقهاء صائنا لنفسه، حافظا لدینه، مخالفا علی هواه، مطیعا لامر مولاه، فللعوام ان یقلدوه» یعنی «دانشمندانی که پاکی روح خود را حفظ کنند، و دین خود را نگه‌دارند، مخالف هوا و هوس و مطیع فرمان مولای خویش باشند، مردم می‌توانند از آنها پیروی کنند»

شاید ما در میان علما سابقاً و لاحقاً شخصیتی به بزرگی شیخ مفید نداشته باشیم. هم در مکتب اجتهادی و فقاهتی ایشان، هم در اساتید، و هم در شاگردانی که تربیت کرده­اند شیخ مفید جایگاه و شخصیت جامع و ویژه­ای دارد. حتی مشهور و منقول است که امام زمان(عج) به ایشان توقیع نوشته­اند. ما کمتر در میان علما داریم که امام زمان(عج) به ایشان توقیع نوشته باشند. اما نامه امام زمان(عج) به شیخ مفید معروف و مسلم است، و حضرت شیخ را مورد وثوق و دوست خودشان معرفی کرده اند. و حتی گفته شده است که بعد از رحلت شیخ مفید صبح دیدند که بر قبر (یا کفن) ایشان نوشته شده «لا صَوَّتَ النَّاعِیَ بِفَقْدِکَ اِنَّما/ یَوْمٌ عَلی آلِ الرَّسُولِ عَظِیمٌ //  اِنْ کُنْتَ قَدْ غَیَّبْتَ فِی جَدَثِ الَّثری، / فَالْعِلْمُ وَ التَّوْحِیدُ فِیکَ مُقِیمُ //  وَالْقائِمُ الْمَهْدِیُّ یَفْرَحُ کُلَّما / تَلِیَتْ عَلَیْهِ مِنَ الدُّرُوسِ عُلُومُ » و این شعر را منصوب به امام زمان (عج) و با خط ایشان می­دانند.

 

جایگاه ایشان در فقه شیعه و تاثیرشان بر شیوه های اجتهاد فقهی چگونه است؟

اول لازم است که فقه، فقیه و فقاهت را معنا کنیم. فقه در لغت به معنای فهم عمیق است؛ و در اصطلاح به استنباط و اجتهاد احکام از ادله و مستندات گفته می­شود. فقیه هم به کسی گفته می­شود که این کار را انجام می­دهد. البته اجتهاد در آن زمان معنای درستی نداشته است. چرا که در آن زمان تفکر اهل سنت بر جامعه اسلامی حاکم بوده و آنها نیز قیاس و اجتهاد رأی را حجت می­دانستند و با اجتهاد و قیاس احکام را بدست می­آوردند. بنابراین در آن دوره اجتهاد معنایی مضموم و منفی داشته و به نوعی خودرأیی معنا می­شده است. شیخ مفید هم خود را مجتهد ندانسته و حتی در رد اجتهاد رساله­ای دارد. شیوه اجتهادی ابن جنید که استاد شیخ مفید است به همین معنای اجتهاد بوده است. از سویی دیگر برخی دیگر از علما مانند شیخ صدوق (که ایشان هم استاد دیگر شیخ مفید است) جمود بر نص داشته­ اند. که شیخ مفید این کار را هم درست نمی­داند. بنابراین شیخ مفید شروع یک حرکت زیبایی است که اجتهاد را که معنایی مضموم داشته و به معنای قیاس و رأی است ( آنگونه که در مکتب اهل سنت وجود داشت) به اجتهاد ممدوح و استنباط احکام از ادله تبدیل می کند. یعنی نه مانند استادش شیخ صدوق جمود بر نص داشته که در آن تفکر و اجتهاد صورت نگرفته و رد فرع بر اصل انجام نشود، و نه مثل استاد دیگرش ابن جنید آنقدر درب را باز بگذارد که قیاس و اجتهادهای بی مبنا و بی استناد هم راه پیدا بکند.

 

براین اساس شیخ مفید آغاز یک دوره جدید در فقه شیعه است. این دوره ها در فقه شیعه چگونه تقسیم بندی می­ شود؟

دوره ­های فقه را به ۱۰ دوره تقسیم می­کنند. دوره اول از آغاز بعثت پیغمبر(ص) تا رحلت ایشان به مدت ۲۳ سال است. در این دوره کلیات وحیانی را داریم مواردی مانند يَسْأَلُونَكَ عَنِ الشَّهْرِ الْحَرَامِ، يَسْأَلُونَكَ عَنِ الْأَهِلَّةِ، يَسْئَلُونَكَ عَنِ الْأَنْفالِ و غیره. مرحوم سید شرف الدین کتابی دارند به نام «النص و الاجتهاد». در آنجا ایشان می­نویسند که پبامبر اکرم(ص) وقتی نمایندگانی را برای تبلیغ ارسال می­کردند طریقه استباط و اجتهاد را به آنها یاد می­دادند. مثلاً می­گفتند اگر مسائلی مطرح می­شود به قرآن و سنت مراجعه کنید و اگر در قرآن و یا سنت نبود یک رأی خوبی را که با عقل سازگاری داشته و مشکل مردم را حل می­کند انتخاب کنید. یعنی با توجه به عمومات قرآنی و سنت اجتهاد کنید؛ همان کاری که امروز مجتهدین ما انجام می­دهند.

دوره دوم از سال ۱۱ تا ۲۶۰ هجری قمری است که دوره تبیین شریعت توسط حضرات معصومین(ع) است. که این دوره را باز با توجه به محدودیت­هایی که برای ائمه وجود داشته است به سه دوره تقسیم می­کنند؛ دوران پیش از امام صادق(ع)، دوران امام صادق(ع) و دوران بعد از ایشان. که هر دوره با توجه به شرایط زمانی ویژگی­های خاصی داشته است. در این دوره تبیین توسط خود اهل بیت(ع) انجام می­گرفته است. امام صادق(ع) به یکی از شاگردان­شان می­فرمودند دوست می­دارم بنشینی در آستانه خانه و برای مردم اجتهاد کنی. و تشویق می­کردند که روش اجتهاد فقیهانه گم نشود.

دوران سوم است دوران شکوفایی و قانون­مندی فقه و فقاهت است. که می­شود از ابتدای غیبت کبری یعنی سال ۲۶۰ تا زمان ظهور شیخ طوسی یعنی سال ۴۳۶ هجری قمری . یعنی تقریبا حدود ۱۷۰ سال . شیخ مفید کار مهم خودش را در این دوره انجام داده و فقاهت را پویا و فعال می­کند.

در مورد ویژگی­ های این دوره کمی بیشتر توضیح بفرمایید.

یکی از ویژگی­های این زمان این است که در این دوره بحث کتابت فقه خیلی گسترده صورت می­گیرد. به گونه­ای که خود شیخ مفید حدود ۲۰۰ اثر دارد. چرا که شیخ مفید فردی جامع در فقه، کلام، تفسیر، تاریخ و حتی فقه اهل سنت است. فقه مقارن نیز در همین دوره شکل می­گیرد. ایشان اساتید بزرگی مانند شیخ صدوق، ابن قولویه، ابن جنید؛ و شاگردان بزرگی مانند سیدمرتضی، سیدرضی، شیخ طوسی، شیخ نجاشی تربیت می­کند.

خصوصیت دیگر همانطور که عرض شد این است که شکوفایی اجتهاد شیعه با پایان یافتن دوره نصوص اتفاق می­افتد. چرا که دیگر امامی نیست که بتوانیم نص را از زبانش بشنویم.

ویژگی دیگر ظهور سه گرایش مختلف در امامیه و علمای شیعه است. یکی اهل حدیث مانند شیخ کلینی و شیخ صدوق. دیگری جریان اهل اجتهاد و عقل­گرایی مانند ابن ابی عقیل و ابن جنید، و جریان معتدل مانند ابن قولویه و خود شیخ مفید.

و خوب شیخ مفید سردمدار این دوره است که با نوشتن کتاب­های متعدد و تدریس­های مفصل، و حتی مناظرات زیاد این دوره را شکل می­دهد. خوب است اینجا اشاره کنم که یکی از ابعاد علمی شیخ مفید تبحر ایشان در کلام است و تبحر ایشان در مناظرات است. تا جایی که وقتی از دنیا می رود کسی مانند خطیب بغدادی از علمای بزرگ اهل سنت آن­زمان می­گوید با رحلت شیخ مفید اهل سنت می­توانند نفسی بکشد. چون هیج کس حریف ایشان در مناظرات نبود. این موضوع را خود اهل سنت مانند خطیب بغدادی در تاریخ بغداد و ذهبی در لسان المیزان ذکر کرده­اند.

 

زندگی و حیات شیخ مفید چه درس­ها و آموزه­ هایی می­تواند برای طلبه امروز داشته باشد؟

اولین درس برای طلبه امروز علوّ همت است. امام سجاد (ع) می­فرمایند « مِن الهِمَمِ أعلاها » یعنی خدایا بلندترین همت را از تو می­خواهم. امروز طلبه ما نباید همت را پایین بگیرد و باید قله­های اجتهاد مانند شیخ مفید، شیخ صدوق، و یا مراجع معاصر مانند امام یا آیت الله بهجت را در نظر بگیرد تا بتواند به جایی برسد. اینکه طلبه دنبال این باشد که یک استاد معمولی بشود و یا امام جمعه، یا نماینده­ای در فلان اداره شود، به جایی نخواهد رسید. باید همت طلبه قله­های اجتهاد باشد.

دوم جامعیت طلبه است. حوزه باید مانند پزشکی عمل کند. یک پزشک در ابتدا با دردها و داروهای عمومی آشنا می­شود و بعد از ۷ سال وارد یک رشته تخصصی و پس از آن به فوق تخصص ورود می­کند. یک طلبه هم باید در ابتدا هم فقه بداند و هم تاریخ و کلام و تفسیر. بعد می­تواند در یک رشته متخصص باشد مثلا در فقه، و پس از آن در یک زمینه فوق تخصص بگیرد مثلا در فقه حج، فقه رمز ارزها، فقه فضای مجازی، فقه رسانه و سایر فقه­های مضاعف. لذا نباید تخصص­گرایی ما را از جامعیت باز بدارد. همانگونه که شیخ مفید جامع بود.

نکته سوم این است که طلبه باید عالم به زمان باشد. امام زمان فرمودند عالم به زمان حوادث او را متوقف نمی­کند. امروز یک طلبه نمی­تواند فقط فقه بخواند و نسبت به انقلاب، ولایت و جامعه خودش بی­تفاوت باشد. امروزه طلبه ای موفق است که دشمن و دوست خودش را بشناسد. اصول و فقهی که از آن دشمن­شناسی، ولایت­شناسی، فقه حکومتی و فقه پویا در نیاید این اصول و فقه به درد نمی­خورد.

نکته بعدی توجه به مسائل معنوی است. شیخ مفید با آن جامعیت و علم که عمر خود را بی جهت صرف نکرده است. باز آنگونه به معنویات توجه دارد که قابلیت پیدا می کند امام زمان(عج) به ایشان نامه بنویسد. امروز هم باید طلبه ما در کنار تحصیلات خود از معنویت و توسل به اهل بیت غفلت نکند.

نکته دیگر اینکه طلبه باید خود را مرزبان حریم جسم، فکر و عقیده ایتام آل محمد بداند و در خط مقدم حضور داشته باشد. حال چه جنگ فیزیکی باشد، چه جنگ اقتصادی، جنگ فرهنگی و جنگ فکرها و اندیشه ها. ما الان در دورانی قرار گرفته ایم که در این دوران فقه اهل بیت عملیاتی شده است. تا حالا فقه، و فقه حکومتی در کتابها بوده است و عملی نبوده است اما اکنون فقه به عنوان طلایه­دار برنامه برای زندگی مردم مطرح شده است و می خواهد جامعه را اداره کند. و مدعی است که می تواند. حال اگر چنین توانایی دارد، این فقه که خودش حرف نمی­زند. امیر المومنین(ع) می­فرماید قرآن ساکت است و ما باید حرفش را بزنیم. فقه هم به همین صورت است. بنابراین این طلبه­ها و حوزه­ها هستند که باید استنباط کرده و احکام دین مردم را از متون مقدس استخراج کرده و عملیاتی کنند.

 

برچسب ها

این مطلب بدون برچسب می باشد.

پاسخ دادن

ایمیل شما منتشر نمی شود. فیلدهای ضروری را کامل کنید. *

*