چند سالیست که در کشور ما بحث معیشت و زندگی روزمره مردم دچار مشکل شده است و مردم زندگی خود را با سختی اداره می‌کنند و مشکلات اقتصادی افزایش پیدا کرده است اما آیت الله العظمی خامنه‌ای بارها در سخنرانی‌ هایشان فرموده‌اند که این مشکلات را پشت سر می‌گذاریم و کشور از این مشکل هم عبور خواهد کرد. اما عده‌ای می‌گویند این حرف‌ها دروغ است, چرا؟ چون کشور به بن‌بست رسیده است و دیگر راهی باقی نمانده است و کشور به آخر خط رسیده است و اگر شما به کدخدا دست ندهید و او را امیر خود ندانید قطعاً به سوی نابودی در حرکت هستید و به زودی با شکست مواجه می‌شوید اما وقتی به سخنان این عالم بزرگوار گوش می‌دهیم می‌بینیم او حرفی را از خود نزده است او راهی را می‌رود که موسی کلیم الله رفت او راهی را می‌رود که خاتم پیغمبران رفت او راهی را می‌رود که علمای بزرگ رفتند و آن راه اعتماد به خداوند است.
وقتی به زندگی انسان‌ها در طول تاریخ نگاه می‌کنیم همیشه افراد در بن‌بست‌هایی گرفتار شده‌اند که بر حسب ظاهر هیچ راهی برای فرار و خلاص شدن از این مشکلات وجود ندارد و در زمان حال هم همین بن‌بست‌ها برای انسان وجود دارد و همه انسان‌ها هم دنبال راه حلی یا راه فراری از این مشکلات می‌روند و گاهی به حساب ظاهر هرچه تلاش می‌کنند نمی‌توانند مشکلات را حل کنند،در اینجاست که انسان‌ها به دو گروه تقسیم می‌شوند. گروهی اصلاً خدا را قبول ندارند که در اصلاح آنها آتئیست می‌گویند و گروهی هم خدا باورند. گروهی که خدا را قبول و باور ندارند وقتی این مشکلات و گرفتاری‌ها برایشان پیش می‌آید فکر می‌کنند به انتها رسیدن و آخر خط است به همین خاطر دست به خودکشی و دیگر کارها می‌زنند،اما انسانی که به خدا باور و اعتقاد دارد قطعاً با چنین انسان هایی فرق‌دارد.
یکی از انسان‌های خداباور موسی پیامبر خدا بود وقتی قومش را از دست فرعونیان فراری می‌داد فرعون فهمید و به دنبال او رفت موسی به جایی رسید که بر حسب ظاهر انتهای کارست و تماماً بن بست است،تمام مردم ریختن دور موسی و به او گفتند الان همه ما کشته خواهیم شد دیگر راهی برای فرار نیست اما موسی خدا باور بود و به خدا اعتقاد داشت او نمی‌دانست قرار است چه اتفاقی بیفتد اما می‌دانست خدا با اوست به همین خاطر به مردم فرمود (اِنَّ مَعی رَبّی سَیَهدین) خدا با من است من را هدایت می‌کند و اینجاست که وقتی خداوند آرامش موسی و اعتماد او به خودش را می‌بیند راهی را که کاملاً بن بست بود را باز می‌کند و همچنین زمانی که پیامبر در هنگام هجرت به مدینه در آن غار مخفی شدند کسی که همراه پیامبر بود بسیار ترسیده بود چون اعتقادی به خدا نداشت اما پیامبر جمله ای شبیه همان جمله حضرت موسی را فرمود (لا تحزن ان الله معنا) خدا با ماست.
و یا می‌گویند عالمی بزرگوار (شیخ طبرسی) را زمانی که فوت کرد به خاک سپردند و ایشان درون قبر زنده شد!! در آن تاریکی قبر و ظلمات زنده شد،اگر ما باشیم اولین کاری که می‌کنیم فریاد می‌زنیم تا شاید کسی ما را نجات دهد اما این بزرگوار اولین کاری که کرد شروع کرد صحبت کردن با خداوند و از او خواست و خداوند هم کفن دزدی را مامور نجات او قرار داد و از آن تاریکی و ظلمات نجات داد.
حال آیت الله خامنه‌ای می‌تواند راهی غیر از راه موسی کلیم الله را برود؟ او می‌تواند راهی غیر از راه پیامبر خاتم را برود؟قطعاً نمی‌تواند،راه همان راه است و مقصد همان مقصد و او می‌داند که اگر استقامت کنیم و به خداوند اعتماد کنیم قطعاً راه باز می‌شود و مردم این کشور به ساحل نجات خواهند رسید و دروغی در این سخنان نیست بلکه این هم یکی از سنت‌های الهی است که بعد از اینکه استقامت و اعتماد مؤمنان به خود را دید راه را نشان می‌دهد بن‌بست‌های ظاهری را باز می‌کند و افراد مومن را نجات می‌دهد و سخن پایانی این است که برای مومن بن‌بستی وجود ندارد چون خدا را دارد.
و هر کس خلاف این رفتار عمل کند و یا خلاف این رفتار از علما دین بخواهد قطعاً پیرو پیامبر و امامان معصوم نخواهد بود و خلاف راهی که آنها رفتند در حرکت است . والسلام